بازخوانی یک جنایت؛ پنجمین سالگرد حمله تروریستی به زایشگاه دشت‌برچی

۱۲ مه، نه فقط یک روز در تقویم، بلکه یادآور یکی از تلخ‌ترین و فاجعه‌بارترین رویدادها در تاریخ معاصر هزاره‌های افغانستان است؛ روزی که زایشگاه «دشت‌برچی» در غرب کابل هدف حمله‌ای تروریستی، هدفمند و نسل‌کشانه قرار گرفت و مادران، نوزادان و کارکنان بی‌دفاع هزاره، قربانی نفرت و خشونت شدند.

در این حمله وحشیانه، ۱۹ نوزاد، شماری از مادران و کارکنان زایشگاه صد بستر دشت‌برچی به شهادت رسیدند و ۲۵ تن دیگر – که همگی از قوم هزاره بودند – به شدت زخمی شدند. صحنه‌هایی که از این جنایت در حافظه مردم و رسانه‌ها باقی مانده، فراتر از توصیف‌اند: نوزادانی که حتی فرصت نفس کشیدن در این جهان را نیافتند، مادرانی که هرگز فرزندشان را در آغوش نگرفتند، و خانواده‌هایی که برای همیشه سوگوار شدند.

اگر چنین حمله‌ای – که به‌طور هدفمند زنان باردار و نوزادان هزاره را هدف قرار داد – نسل‌کشی نیست، پس نسل‌کشی چه معنایی دارد؟ زمانی که حملاتی مکرر، سیستماتیک و گسترده علیه یک گروه قومی مشخص صورت می‌گیرد و این گروه به‌خاطر هویت قومی و مذهبی‌اش هدف قرار می‌گیرد، بر اساس تمامی تعاریف حقوقی و انسانی، آن‌چه رخ داده، بی‌تردید نسل‌کشی است.

انکار یا توجیه این جنایات – به‌ویژه از سوی کسانی که دیدگاه‌های نژادپرستانه، متعصبانه و قوم‌گرایانه دارند – خود بخشی از چرخه خشونت و بی‌عدالتی است.

آنان که هنوز هم از به‌کار بردن واژه «نسل‌کشی هزاره‌ها» هراس دارند یا آن را زیر سؤال می‌برند، باید پاسخ دهند: اگر کشتار نوزادان در آغوش مادران‌شان نسل‌کشی نیست، پس چیست؟

این روزها، در پنجمین سالگرد فاجعه زایشگاه صد بستر دشت‌برچی، صدای عدالت‌خواهی مردم هزاره خاموش نشده است. خانواده‌های قربانیان همچنان در سوگ عزیزان‌شان هستند و جامعه‌ای که هنوز زیر سایه تهدید، تبعیض و خشونت زندگی می‌کند، خواهان به‌رسمیت‌شناختن این جنایت به‌عنوان نسل‌کشی و مجازات عاملان و حامیان آن است.

جواب دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *